لغت نامه دهخدا مفلاق. [ م ِ ] ( ع ص ) رجل مفلاق ؛ مرد کم مایه کمینه ناکس. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). || تهیدست. بی چیز. ج ، مفالیق. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ).