درنبورگ

لغت نامه دهخدا

درنبورگ. [ دِ رِم ْ ] ( اِخ ) ژوزف ( 1811 -1895 م. ). مستشرق یهودی فرانسوی. عبری شناس و تلمودشناس بود. آثار عمده اش عبارتست از: قصص لقمان ، مقامات حریری ، رساله در تاریخ فلسطین بر طبق تلمود، صرف ونحو عبری به زبان عربی. ( از دائرةالمعارف فارسی ).
درنبورگ. [ دِ رِم ْ ] ( اِخ ) هارتویگ ( 1844 - 1908 م. ). پسر ژوزف درنبورگ ، استاد زبانهای عربی و سامی و صاحب مقالات فراوان در صرف و نحو و ادب عربی در فرانسه. آثار مهم او عبارتست از: رساله در صورتهای جمع عربی ، ملاحظاتی در باب قدمت صرف کلمات در زبانهای سامی ، دیوان نابغه ذبیانی ( متن عربی و ترجمه فرانسوی )، تألیف قرآن ، یادداشتهایی در باب صرف و نحو عربی ، کتاب التکمله جوالیقی ، الکتاب سیبویه ( متن عربی )، علم مذاهب و اسلام. ( از دائرةالمعارف فارسی ).

دانشنامه عمومی

درنبورگ ( به آلمانی: Derenburg ) یک منطقهٔ مسکونی در آلمان است که در بلنکنبورگ واقع شده است. درنبورگ ۲٬۶۶۲ نفر جمعیت دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم