خاتوله

لغت نامه دهخدا

خاتوله. [ ل َ / ل ِ ] ( اِ ) دونی و دغائی و حیله باشد. ( صحاح الفرس ). || دوبینی و دودلی. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) :
گرنه خاتوله خواهی آوردن
آن چه حیله ست و تنبل و دستان ؟دقیقی.اکنون که همینت باز دارد
خاتوله کنی و چند گون شر.؟

فرهنگ عمید

۱. مکر، فریب، حیله، دغلی: گر نه خاتوله خواهی آوردن / آن چه حیله ست و تنبل و دستان (دقیقی: ۱۰۳ ).
۲. دودلی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال تک نیت فال تک نیت فال چوب فال چوب فال ورق فال ورق