ابوساسان

لغت نامه دهخدا

ابوساسان. [ اَ ] ( اِخ ) کنیتی است که عرب به انوشروان کسری دهد.
ابوساسان. [ اَ ] ( اِخ ) حُضَین بن المنذربن وعلة الرقاشی. تابعی است.
ابوساسان. [ اَ ] ( اِخ ) خراسانی. محدّث است و هشیم بن بشیر از او روایت کند.
ابوساسان. [ اَ ] ( اِخ )مساس یا مشاش. تابعی است و شعبه از او روایت کند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال شمع فال شمع فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تک نیت فال تک نیت