غلام ثعلب

لغت نامه دهخدا

غلام ثعلب. [غ ُ م ِ ث َ ل َ ] ( اِخ ) عبدالواحدبن ابی هاشم بغدادی ، مکنی به ابوعمر، و معروف به غلام ثعلب. او لغوی زاهد واز حافظان حدیث بود. از حفظ سی هزار ورقه لغت املاء کرد. او راست : کتاب «فضائل معاویه » و «غریب الحدیث ». ( از اعلام زرکلی ج 2 ص 607 ). ظاهراً زرکلی در نقل اشتباه کرده و غلام ثعلب را در دو مورد ذیل عبدالواحد و محمدبن عبدالواحد آورده است. رجوع به مدخل بعدی شود.
غلام ثعلب. [ غ ُ م ِث َ ل َ ] ( اِخ ) محمدبن عبدالواحدبن ابی هاشم مطرز باوردی ، مکنی به ابوعمر و ملقب به غلام ثعلب. او یکی از ائمه لغت بود و به کثرت تصانیف مشهور است. به شغل تطریز لباس اشتغال داشت و از شهر باورد ( = ابیورد واقع در خراسان ) بود، و چون مدتی با ثعلب نحوی مصاحبت داشت به غلام ثعلب ملقب گردید. وی به بغداد درگذشت. اوراست کتاب «الیواقیت »، «تفسیر اسماء الشعراء»، «المداخل » نسخه خطی درباره لغت ، «القبائل »، «یوم و لیلة»، «اخبار العرب » نسخه خطی «العشرات » نسخه خطی ، علاوه بر اینها به کتاب «فصیح » ثعلب و کتاب «العینی » و«الجمهرة» استدراکاتی دارد و به هر یک از آنها جزئی لطیف افزوده است. ( از اعلام زرکلی ج 3 ص 938 ). صاحب روضات الجنات ( چ 1 طهران ص 713 ) گوید: محمدبن عبدالواحدیکی از بزرگترین شاگردان ثعلب نحوی بود. وی به سال 261 هَ.ق. متولد شد. ابن برهان گوید: کسی در لغت از متقدمان و متأخران داناتر از او نبود. خطیب بغدادی در تاریخ خود گوید: اهل لغت بر او طعن میکردند و میگفتند: اگر مرغی در هوا بپرد، او به نقل ثعلب از ابن اعرابی از آن خبر دهد و در آن چیزی گوید، لیکن اهل حدیث او را تصدیق کنند و موثق شمارند. این تصانیف ازوست : شرح الفصیح ، فائت الفصیح ، غریب مسند احمد، الرجال الموشح ، فائت الجمهرة، فائت العین ، ما انکره الاعراب علی ابی عبیدة و جز آن. او به سال 345 هَ.ق. به بغداد درگذشت. صاحب کشف الظنون کتاب المکنون و المکتوم و کتاب المستحسن و کتاب الشوری و کتاب التفاحة را نیز به وی نسبت داده است. رجوع به کشف الظنون چ استانبول ج 2 ستون 1431 و 1458 و 1462 و ج 1 ستون 426 شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال ای چینگ فال ای چینگ فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال تاروت