ملک علام

لغت نامه دهخدا

ملک علام. [ م َ ل ِ ک ِ ع َل ْ لا ] ( اِخ ) کنایه از خدای دانا. خدای علیم. خدای تعالی : عزرائیل سلام ملک علام به سید عالم رساند و رسالت حق بگذراند. ( قصص الانبیاء ص 244 ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم