زبون افکن

لغت نامه دهخدا

زبون افکن. [ زَ اَ ک َ ] ( نف مرکب ) آنکه با ناتوانان زورآوری کند. ضعیف چزان. آنکه مردم ناتوان را بیازارد و با آنان زورآوری کند :
مشو با زبون افکنان گاودل
که مانی در اندوه چون خر بگل.نظامی.

فرهنگ فارسی

آنکه با ناتوانان زور آوری کند ضعیف چزان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم