ذوو نبل

لغت نامه دهخدا

ذوو نبل. [ ذَ ن ُ] ( ع ص مرکب ، اِ مرکب ) خداوندان نجابت :
و لوکنت فی بغداد قام لنصرتی
هنالک اقوام کرام ذوونبل.ابن الصلاح.

فرهنگ فارسی

خداوندان نجابت .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم