خایه نهادن

لغت نامه دهخدا

خایه نهادن. [ ی َ / ی ِ ن ِ / ن َ دَ ] ( مص مرکب ) بیضه دادن مرغ. ( غیاث اللغات ). تخم گذاردن :
همچو مرغی که هرزه گرد افتد
نیست جایی که خایه ای ننهاد.سلیم ( از آنندراج ).|| کار بد و شنیعی باشد که باعث آزار و بیم و هلاکت گردد. ( برهان قاطع ) ( غیاث اللغات ) ( ناظم الاطباء ). || ترسیدن. ( غیاث اللغات ). || خجالت کشیدن و ذلیل و پشیمان شدن. ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

بیضه دادن مرغ تخم گذاردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال آرزو فال آرزو فال تاروت فال تاروت فال فرشتگان فال فرشتگان