خار نهادن

لغت نامه دهخدا

خار نهادن. [ ن ِ / ن َ دَ ] ( مص مرکب ) جفا کردن. ( آنندراج ) ( برهان قاطع ) ( انجمن آرای ناصری ) :
عارض او در نکوئی خار بر گل می نهد
قامت او در شمائل تاب عرعر می دهد.مجیرالدین بیلقانی ( از آنندراج ).|| نافرمانی کردن. ( برهان قاطع ) ( انجمن آرای ناصری ).

فرهنگ فارسی

جفا کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم