حیدرکلیج. [ ح َ دَ ؟ ] ( اِخ ) کلوچه ای. مجمع الخواص نام او و ابیاتی از وی را آورده است. و نیز از اوست : دلا مجنون صفت خود را خلاص از قید عالم کن ره صحرای محنت گیر و رو در وادی غم کن. درد و غمت که بهر دل ریش مرهمند یاران همنشین و رفیقان همدمند. رجوع به مجالس النفایس ص 152 شود.
فرهنگ فارسی
یا کلوچه ای ... مجمع الخواص نام او و ابیاتی از وی را آورده است . و نیز از اوست .