اندر پذیرفتن

لغت نامه دهخدا

اندرپذیرفتن. [اَ دَ پ َ رُ ت َ ] ( مص مرکب ) قبول کردن :
بدو گفت کاین کودک شیرخوار
ز من روزگاری بزنهار دار
پدروارش از مادر اندرپذیر
از آن گاو نغزش بپرور بشیر.فردوسی.و رجوع به پذیرفتن شود.

فرهنگ فارسی

قبول کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال راز فال راز فال چوب فال چوب فال میلادی فال میلادی