اسد الدوله

لغت نامه دهخدا

( اسدالدولة ) اسدالدولة. [ اَ س َ دُدْ دَ ل َ ] ( اِخ ) مؤلف مجمل التواریخ آرد: اسدآباد، گویند اسدالدوله کرده است در روزگار طاهریان. ( مجمل التواریخ و القصص چ بهار ص 519 ).
اسدالدولة. [ اَ س َ دُدْ دَ ل َ ] ( اِخ ) احمدبن تاج الدوله جعفر کلبی ملقب به اکحل. یکی از افراد سلسله کلبیون حکام صقلیه ( سیسیل ). تابع دولت بنی اغلب. پس از آنکه مردم صقلیه از پدر وی تاج الدوله شکایت کردند و او عزل شد، وی در 410 هَ.ق. بر مسند امارت نشست ، باشدت و صلابتی هرچه بیشتر، اطراف و اکناف صقلیه را ضبط و تصرف کرد و بواسطه مظالمی که مرتکب شد مردم بمعزبن بادیس امیر قیروان شکایت بردند و او پسر خویش عبداﷲ را با سپاهی بدانجا گسیل داشت و اسدالدوله را محاصره کرده و در 414 هَ.ق. بقتل رسانید و برادرش حسن صمصامی را بجای وی نصب کرد. ( قاموس الاعلام ترکی ).
اسدالدولة. [ اَ س َ دُدْ دَ ل َ ] ( اِخ ) صالح بن مرداس الکلابی مکنی به ابوعلی ، امیر بادیةالشام و نخستین از امراء مرداسی حلب. مقام وی در اطراف حلب بود و در رحبه نهضت کرد و بر آن مستولی شد و سپس حلب را بتصرف درآورد ( سال 417 هَ.ق. ) و قلمرو حکومت او تا عانة امتداد یافت و کار اوبالا گرفت و الظاهر فاطمی صاحب مصر با او محاربه کردو در نتیجه اسدالدولة در موضعی بنام اقحوانة در کنار اردن ( قرب طبریه ) کشته شد ( 420 هَ. ق. ). او از دهاة و شجعان امراء بود. ( الاعلام زرکلی ج 2 ص 462 ). مدت حکومت وی از 414 تا 420 هَ.ق. بکشید و پس از او پسر وی شهاب الدوله نصر جانشین او شد و بنی مرداس از 414 تا 472 هَ.ق. حکومت داشتند. ( طبقات سلاطین اسلام لین پول ص 104، 105 ). و رجوع بصالح بن مرداس... شود.

فرهنگ فارسی

صالح بن مرداس الکلابی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اعداد فال اعداد فال امروز فال امروز فال فنجان فال فنجان فال اوراکل فال اوراکل