دانشنامه اسلامی
اسود بن مطلب/ عبدالمطلب بن اسد بن عبدالعزی از تیره بنی اسد قریش مکنا به ابوزمعه است. وی از سران قریش، فردی بخشنده و در زمره کسانی بودکه در رخداد نصب حجرالاسود به سال پنجم پیش از بعثت، یکی از چهار گوشه ردای پیامبر (صلی الله علیه و اله) را گرفت تا سنگ نهاده در آن را در جای خود بگذارند. از همنشینی همیشگی او با سران کهنسال مشرک مکه، همچون ولید بن مغیره مخزومی، عاص بن وائل سهمی و اسود بن عبدیغوث زهری که بیشتر در توطئه بر ضد اسلام با هم بودند، می توان حدس زد که سالیانی پیش از عام الفیل زاده شده است.
دشمنی با پیامبر
تاریخ از دشمنی او با پیامبر (صلی الله علیه و اله) و اسلام حکایت دارد. نمونه ای از آن، ریشخند پیامبر در حال نماز بود که نفرین ایشان را در پی داشت. برخی مفسران علت نابینایی و مرگ فجیع او را همین نفرین می دانند. وی برای بازداشتن پیامبر از ابلاغ رسالت، بسیار می کوشید. هنگام تقاضای سران مشرک از پیامبر برای سازش و پرستش خدایان یکدیگر، او نیز همراه ایشان بود. در پی بهانه جویی های مشرکان برای جلوگیری از هدایتگری پیامبر، وی در زمره کسانی بود که از پیامبر خواستند برای اثبات حقانیت خویش، از خدا بخواهد فرشته ای بفرستد تا او را تصدیق کند و نیز بخواهد قصرهایی از طلا و نقره برایش بسازد تا مانند دیگران در بازار پی معاش نباشد.
شق القمر
مشرکان، از جمله ابوزمعه، کارهایی نامعقول را از پیامبر می خواستند. مثلا برای عاجز نشان دادن پیامبر، از او دو نیمه کردن ماه را خواستند و پس از این معجزه نیز ایمان نیاورده، با اصرار بر شرک خود، پیامبر را ساحر خواندند. مفسران در شان نزول آیاتی دیگر ابوزمعه را مصداق زیانکاران دانسته و از ناسزاگویی او به پیامبر (صلی الله علیه و اله) و خداوند یاد کرده اند. او در توطئه قتل پیامبر در دار الندوه نیز حضور داشت.
پس از هجرت
...
[ویکی اهل البیت] این صفحه مدخلی از دائرة المعارف قرآن کریم است
اسود بن مطلب (عبدالمطّلب) بن اسد بن عبدالعزّی از تیره بنی اسد از مشرکان مکه.
وی از بزرگان قریش و از کسانی است که در واقعه نصب حجرالاسود، یکی از چهارگوشه ردای محمد امین را گرفت تا سنگِ نهاده در آن را بر جای خود بگذارند. از هم نشینی و مصاحبت همیشگی او با سران کهنسال مشرک مکه چون ولید بن مغیره، عاص بن وائل و اسود بن عبدیغوث که در بیشتر قضایای صدر اسلام با هم هستند، می توان حدس زد که سالیانی پیش از عام الفیل زاده شده است.
وضعیت ابوزمعه پس از بعثت نیز چندان روشن نیست. تاریخ از دشمنی عمیق او با پیامبر صلی الله علیه و آله و اسلام حکایت دارد، نمونه ای از آن ریشخند بر پیامبر در نماز بود که نفرین حضرت را در پی داشت.
مورخان، علتِ نابینایی و مرگ فجیع او را (افراط در نوشیدن و ترکیدن) ناشی از نفرین پیامبر می دانند. ابوزمعه برای بازداری پیامبر از ابلاغ رسالت، نقشی فعال داشته است و هنگام تقاضای سران مشرک از حضرت برای مصالحه و پرستش خدایان یکدیگر، او نیز در بینشان بود.
در پی بهانه جویی های مشرکان برای جلوگیری از هدایتگری پیامبر، ابوزمعه از کسانی بود که می خواستند برای اثبات صدق گفته های خویش، ماه را دو نیم کند تا بدو ایمان آورند؛ گرچه با ظهور معجزه همچنان بر شرک خویش استوار ماندند.
ابوزمعه در توطئه دارالندوه که برای قتل پیامبر تصمیم گرفته شد نیز حضور داشت. از زندگی وی پس از هجرت پیامبر فقط از مشورت صفوان بن امیه با او در ارسال کاروان تجاری از بیراهه به شام و نیز پافشاری اش بر گریستن ابوزمعه در عزای سه فرزندش زمعه، عقیل و حارث که در بدر کشته شدند، آگاهی داریم.
درباره زمان مرگ ابوزمعه در جامع البیان آمده که همه مسخره کنندگان پیامبر صلی الله علیه و آله پیش از بدر از بین رفتند که او را نیز شامل می شود ولی صدوق مرگ وی را پس از بدر ذکر می کند که با دیگر داده های تاریخ سازگارتر است.
[ویکی حج] اسود بن مطّلب معروف به ابوزَمعه اسدی از قبیله قریش و از دشمنان سرسخت پیامبر(ص) در شهر مکه که رسول خدا(ص) را تمسخر می کرد و دشنام می داد. وی در زمان تصمیم قریش برای قتل پیامبر(ص) در دار الندوه حضور داشت و پس از غزوه بدر وفات یافت.
اسود بن مطّلب(یا عبدالمطّلب) بن اسد بن عبدالعزّی ٰ از تیره بنی اسد قریش مکنّا به ابوزمعه است. وی از سران قریش ، فردی بخشنده و در زمره کسانی بود که در رخداد نصب حجرالاسود به سال پنجم پیش از بعثت، یکی از چهار گوشه ردای پیامبر(ص) را گرفت تا سنگِ نهاده در آن را در جای خود بگذارند. از همنشینی همیشگی او با سران کهنسال مشرک مکه، همچون ولید بن مغیره مخزومی، عاص بن وائل سهمی و اسود بن عبدیغوث زهری که بیشتر در توطئه بر ضد اسلام با هم بودند ، می توان حدس زد که سالیانی پیش از عام الفیل زاده شده است.
تاریخ از دشمنی او با پیامبر(ص) و اسلام حکایت دارد. نمونه ای از آن، ریشخند پیامبر در حال نماز بود که نفرین ایشان را در پی داشت. برخی مفسران علّتِ نابینایی و مرگ فجیع او را همین نفرین می دانند. وی برای بازداشتن پیامبر از ابلاغ رسالت، بسیار می کوشید. هنگام تقاضای سران مشرک از پیامبر برای سازش و پرستش خدایان یکدیگر، او نیز همراه ایشان بود. در پی بهانه جویی های مشرکان برای جلوگیری از هدایتگری پیامبر، وی در زمره کسانی بود که از پیامبر خواستند برای اثبات حقانیت خویش،از خدا بخواهد فرشته ای بفرستد تا او را تصدیق کند و نیز بخواهد قصرهایی از طلا و نقره برایش بسازد تا مانند دیگران در بازار پی معاش نباشد. (فرقان/۲۵، ۷-۸)
[ویکی اهل البیت] ابوزَمعه اسدی. این صفحه مدخلی از دائرة المعارف قرآن کریم است
اسود بن مطلب (عبدالمطّلب) بن اسد بن عبدالعزّی از تیره بنی اسد از مشرکان مکه.
وی از بزرگان قریش و از کسانی است که در واقعه نصب حجرالاسود، یکی از چهارگوشه ردای محمد امین را گرفت تا سنگِ نهاده در آن را بر جای خود بگذارند. از هم نشینی و مصاحبت همیشگی او با سران کهنسال مشرک مکه چون ولید بن مغیره، عاص بن وائل و اسود بن عبدیغوث که در بیشتر قضایای صدر اسلام با هم هستند، می توان حدس زد که سالیانی پیش از عام الفیل زاده شده است.
وضعیت ابوزمعه پس از بعثت نیز چندان روشن نیست. تاریخ از دشمنی عمیق او با پیامبر صلی الله علیه و آله و اسلام حکایت دارد، نمونه ای از آن ریشخند بر پیامبر در نماز بود که نفرین حضرت را در پی داشت.
مورخان، علتِ نابینایی و مرگ فجیع او را (افراط در نوشیدن و ترکیدن) ناشی از نفرین پیامبر می دانند. ابوزمعه برای بازداری پیامبر از ابلاغ رسالت، نقشی فعال داشته است و هنگام تقاضای سران مشرک از حضرت برای مصالحه و پرستش خدایان یکدیگر، او نیز در بینشان بود.
در پی بهانه جویی های مشرکان برای جلوگیری از هدایتگری پیامبر، ابوزمعه از کسانی بود که می خواستند برای اثبات صدق گفته های خویش، ماه را دو نیم کند تا بدو ایمان آورند؛ گرچه با ظهور معجزه همچنان بر شرک خویش استوار ماندند.
[ویکی فقه] ابوزمعه اسدی (قرآن). ابوزمعه اسدی یکی از دشمنان پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلّم) در مکه بود.
وضعیّت ابوزمعه در منابع تاریخی چندان روشن نیست. از همنشینی همیشگی او با سران کهنسال مشرک مکه، همچون ولید بن مغیره مخزومی، عاص بن وائل سهمی و اسود بن عبدیغوث زهری که بیشتر در توطئه بر ضد اسلام با هم بودند، می توان حدس زد که سالیانی پیش از عام الفیل زاده شده است.
← نسب
مفسران در ذیل چند آیه از ابوزمعه نام برده اند:
← انسان در خسران
۱. ↑ قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج۱، ص۳۷۸.
...