پیازو

لغت نامه دهخدا

پیازو. [ زَ ] ( اِ مرکب ) مرکب از پیاز= بصل و اَو = آب. طعامی که آن را اشکنه گویند. اشکنه. پِه پیاز. طعامی مرکب از آب و پیاز داغ و پیه یا روغن. رجوع به پیازاو شود.

فرهنگ فارسی

طعامی است که آنرا اشکنه گویند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو استخاره کن استخاره کن فال فرشتگان فال فرشتگان فال نخود فال نخود