هبهب

لغت نامه دهخدا

هبهب. [ هََ هََ ] ( اِخ ) نام وادی ای است از جهنم که جایگاه جباران و ستمگران است. ( از معجم متن اللغة ).
هبهب. [ هََ هََ ] ( ع ص ) گرگ سبک تیزرفتار. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( معجم متن اللغة ) ( اقرب الموارد ). اخطل گوید:
علی انها تهدی المطی اذا عوی
من اللیل ، ممشوق الذراعین هبهب.( از لسان العرب ).|| شتر سبک تیزرو. ( معجم متن اللغة ) ( لسان العرب ). || تیزرو. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). ج ، هَباهِب. ( ناظم الاطباء ).

دانشنامه عمومی

هبهب ( به عربی: هبهب ) یک روستا در عراق است که در استان دیاله در شمال عراق و در ۸ کیلومتری ( شمال غربی بعقوبه ) واقع شده است. جمعیت این روستا را عمدتاً مردم عرب سنی مذهب تشکیل می دهد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم