معروشات

لغت نامه دهخدا

معروشات. [ م َ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ معروشة. ( ناظم الاطباء ). رجوع به معروشة شود. || کروم معروشات ؛ درختهای رز وادیج بسته. ( ناظم الاطباء ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی مَّعْرُوشَاتٍ: داربستی شده ها (از عرش به معنای داربست و آلاچیق است ، یعنی سقفی که بر روی پایههائی زده میشود ، تا بوتههای مو را روی آن بخوابانند . مانند عبارت " جنات معروشات و غیر معروشات "سقف خانه را هم از همین رو عرش مینامند فرقش با سقف این است که سقف تنها به طاق...
ریشه کلمه:
عرش (۳۳ بار)
مفسران در تفسیر کلمه «مَعْرُوش» و «غَیْرَ مَعْرُوش» از مادّه «عَرْش» سه احتمال داده اند:
حفاظت می شود و «غَیْرَ مَعْرُوش» درختان بیابانی و جنگلی و کوهستانی است.
ولی معنای اول مناسب تر به نظر می رسد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال احساس فال احساس فال کارت فال کارت فال ماهجونگ فال ماهجونگ