بربت

لغت نامه دهخدا

بربت. [ ب َ ب َ ] ( اِ ) سازی است مشهور و عود است یا طنبور و در اغلب لغات بهمین املاست. بلی بفتح هر دو با، بربت ، سازی است و شبیه بسینه مرغابی کاسه ای دارد و بت پارسی و بتای قرشت است و ط معرب آنست و بربط را که هر دو با، مفتوح است عربان مکسور کرده اند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ).عود. کران. مزهر. ( یادداشت بخط مؤلف ) :
تاک رز را گفت ای دختر بی دولت
این شکم چیست چو پشت و شکم بربت .منوچهری.رجوع به بربط شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) یکی از متداولترین و مهمترین سازهای دوره های گذشت. تاریخ ایران و عرب . در ساختمان این ساز و جنس چوب واوتار آن دقت فراوان میشده . و آن طنبور مانندی است کاسه بزرگ و دست. کوتاه عود .
سازی است مشهور و عود است یا طنبور و در اغلب لغات بهمین امست کران .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم