جبه خانه
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
داستان، شبی را تا صبح روایت می کند که در خلال آن از یک سو با زن و شوهری آشنا می شویم که با آزار رساندن به خود و دیگری بیشتر به هم نزدیک می شوند و از سوی دیگر، پسر دانشجویی را می بینیم که به شوق گذران شبی خوش، به دام آنان می افتد.
دانشنامه آزاد فارسی
(یا: جِبِه خانه، جباخانه) اصطلاحی نظامی در قدیم، به معنای جای اسلحه و ابزار جنگ. در دورۀ صفویه به کارگاه های ساخت و نگهداری سلاح جباخانه می گفتند. جباخانه معادل ادارۀ تسلیحات ارتش و سازمان صنایع دفاعی کنونی است. بزرگ ترین جباخانۀ دورۀ صفویه در قلعه ای کهن واقع در جوارِ بارۀ شمال شرقی اصفهان بود و در آن چلنگران، پیکانگران، باروت سازان، آتشبازان و کارگران عسگرخانه به کار تولید جنگ افزار اشتغال داشتند. رئیس جباخانه عنوان جابادارباشی داشت و از صاحب منصبان بزرگ قشون و از معتمدان پادشاه به شمار می رفت. بر جباخانه سرپرستی با عنوان مُشرف نظارت داشت که منصبی مهم و معتبر بود و همۀ وجوه تحویلی قورخانه با اجازه و اطلاع او به مصرف می رسید. تحویل داران نیز در ولایات مختلف از جانب جبادارباشی تعیین می شدند و در برابر او مسئول بودند. جباخانه در زمان نادرشاه افشار نیز با همین عنوان وجود داشت. در عهد قاجار و اوایل دورۀ پهلوی، به جای جبه خانه اصطلاح قورخانه رایج شد.