لغت نامه دهخدا
بت پرستی گرفته ایم همه
این جهان چون بت است و ماشمنیم.رودکی.تا می پرستی پیشه ٔموبدست
تا بت پرستی پیشه برهمن.فرخی.ره بت پرستی هم از شیث خاست.اسدی ( گرشاسب نامه ).ایشان بخدمت آن [ صورت ] مشغول شدند و بت پرستی در عالم پدید آمد. ( قصص الانبیاء ص 30 ).
گر ترا جز بت پرستی کار نیست
چون همی لعنت کنی بر بت پرست.ناصرخسرو.بت روی تو پرستیم و ملامت شنویم
بت پرستی اگر این است که این مذهب ماست.