لغت نامه دهخدا
عشرت آباد. [ ع ِ رَ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان زهرا ازبخش بوئین شهرستان قزوین. سکنه آن 372 تن. آب آن از قنات. محصول آن غلات ، چغندرقند، یونجه ، انگور، سردرختی و بادام است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
عشرت آباد. [ ع ِ رَ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان قزل گچیلو از بخش ماه نشان شهرستان زنجان. سکنه آن 140 تن. آب آن از چشمه. محصول آن غلات و انگور است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).
عشرت آباد. [ ع ِ رَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان سراجو از بخش مرکزی شهرستان مراغه. سکنه آن 364 تن. آب آن از رودخانه چکان و چشمه. محصول آن غلات ، پنبه ، نخود، کشمش ، بادام ، کرچک و زردآلو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
عشرت آباد. [ ع ِ رَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان مرکزی بخش حومه شهرستان کاشمر. سکنه آن 860 تن. آب آن از قنات. محصول آن غلات ، میوه های باغ ، انگور،پنبه و زیره است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
عشرت آباد. [ ع ِ رَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان دربقاضی بخش حومه شهرستان نیشابور. سکنه آن 463 تن. آب آن از قنات. محصول آن غلات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
عشرت آباد. [ ع ِ رَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان رشخوار بخش رشخوار شهرستان تربت حیدریه. سکنه آن 255 تن. آب آن از قنات. محصول آن غلات وبنشن و پنبه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
عشرت آباد. [ ع ِ رَ ] ( اِخ ) دهی از بخش حومه شهرستان نائین. سکنه آن 274 تن. آب آن از قنات. محصول آن غلات ، حبوب ، بادام ، پسته و پنبه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).