بهاروند

لغت نامه دهخدا

بهاروند. [ ب َ وَ ] ( اِخ ) ایل کرد تیره ای از دیرکوند. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 66 ).

فرهنگ فارسی

ایل کرد تیر. از دیر کوند

دانشنامه آزاد فارسی

بَهارْوَنْد
طایفۀ بزرگ لر، از طوایف مستقل دیرکوند، از ایلات منطقۀ بالاگریوۀ لرستان. مرکب از دو گروه مرادعلی وند و کردعلی وند است که هریک از چندین تیرۀ دیگر تشکیل شده است. گرمسیر بهاروندان در اراضی میان کوه های چناره و کبیرکوه و کیالان و رودخانۀ کرخه و ناحیۀ اندیمشک واقع بود و سردسیرشان بعضی اراضی جلگه ای و کوهستانی جنوب شرقی خرم آباد، نظیر جلگۀ گرگاه و کوه های دره نصب و هشتادپهلو بود. مسافت میان سردسیر و گرمسیر این مردم حدود ۱۲۰ کیلومتر بود. جمعیت بهاروندها در گذشته از ۱,۰۰۰ تا ۴,۸۵۰ خانوار متغیر بوده است. تقریباً غالب این مردم چادرنشینی را ترک گفته و در اراضی سردسیری و گرمسیری خود اسکان یافته اند. این مردم در جریان سرکوبی شورش عشایری (۱۳۰۳ـ۱۳۰۶ش) با ارتش همکاری هایی داشتند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] بَهارْوَنْد از ایلات لر شیعی مذهب، در منطقه بالاگریوۀ لرستان است.
نام ایل برگرفته از نام "بهار"، نیای دوازدهم یا چهاردهم بهاروند است. از آنجا که نظام خویشاوندی بهاروندها مبتنی برنظام پدرتباری است، نه تنها نام ایل، بلکه نام اغلب تیره های آن، چون باوَک (بابک)، اَم الله (امان الله)، جافَر و جز آن نیز از نام نیای آنها گرفته شده است.
در متون تاریخی پیش از دورۀ قاجار، از بهاروندها همچون بیشتر ایلات لرستان، نام برده نشده است. با آنکه راولینسن از دیرکوند- که بهاروند شعبه ای از آن به شمار می آید- نام برده، تقسیمات آن را مشخص نکرده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم