پری خوان

پری خوان

پری خوان به معنای افسونگر یا جن‌گیر است، این واژه به افرادی اشاره دارد که با استفاده از جادو و سحر، قادر به تسخیر یا کنترل موجودات ماورایی، به ویژه جن‌ها هستند. در فرهنگ‌های مختلف، پری خوان‌ها به عنوان افرادی با قدرت‌های خاص شناخته می‌شوند که می‌توانند با دنیای دیگر ارتباط برقرار کنند و از این طریق به حل مشکلات یا برآورده کردن خواسته‌های مردم بپردازند. این افراد در داستان‌ها و افسانه‌ها به عنوان شخصیت‌های مرموز و جذاب معرفی می‌شوند که توانایی‌های خارق‌العاده‌ای دارند. در برخی از فرهنگ‌ها، پری خوان‌ها به عنوان درمانگران یا مشاوران روحانی نیز شناخته می‌شوند و مردم به آن‌ها مراجعه می‌کنند تا مشکلات خود را با کمک قدرت‌های جادویی‌شان حل کنند. پری خوان‌ها می‌توانند در قالب‌های مختلفی ظهور کنند، از جمله به عنوان شخصیت‌های مثبت که به دیگران کمک می‌کنند یا به عنوان شخصیت‌های منفی که از قدرت‌های خود برای آسیب زدن به دیگران استفاده می‌کنند.

لغت نامه دهخدا

پریخوان. [ پ َ خوا / خا ] ( نف مرکب ) شخصی که تسخیر جن کند. جن گیر. پری افسای. پری سای. پری بند. عزائم کننده ٔپری. معزّم. افسونگر. افسون خوان. جادو: وهرکس را که رنجی باشد یا بیمار شود ضیافت کنند و پری خوان را بخوانند و رقصها کنند. ( جهانگشای جوینی ).
فسون بخوانم و بر روی آن پری بدمم
از آنکه کار پریخوان همیشه افسون است.مولوی.من شخص پریدارم من مرد پریخوانم.مولوی.هم چنانکه پریخوان در حال که افسون در شیشه خواند پری در شیشه رونماید. ( بهاءالدین ولد ). مرا بر خاتونی تعلق شده بود و خود را بر صفت پریخوانان می کردم و چشم می پوشیدم و میگفتم ارواح چنین میگویند. ( انیس الطالبین و عدةالسالکین صلاح بن مبارک بخاری ).
پری خانه سازیم بتخانه را
پریخوان در آن پیر کاشانه را.هاتفی.

فرهنگ معین

( ~. خا ) (ص فا. ) نک پری افسا.

فرهنگ عمید

= پری افسا

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه تسخیر جن کند افسونگر جن گیر پری خوان پریسای پری افسا پری افسای. جمع: پری بندان.

ویکی واژه

نک پری افسا.

جمله سازی با پری خوان

این شکل که من دارم ای خواجه که را مانم یک لحظه پری شکلم یک لحظه پری خوانم
از آن رو مردم از چشم تو خواهد وصف رخسارت که مردم را بود آیین پری خوانی به بیماری
بیا ساقی کم آزارم که من از خویش بیزارم بنه بر دست آن شیشه به قانون پری خوانی
گرمابه روحانی آوخ چه پری خوان است وین عالم گورستان چون جامه کنان گشته
در شیشهٔ دل تخت نه حکم بکن ای رشک پری چون که پری خوان توایم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال درخت فال درخت فال احساس فال احساس فال انگلیسی فال انگلیسی