لغت نامه دهخدا
جوابش هم نهانی بازبردی
ز خونخواری بغمخواری سپردی.نظامی.کردند به بازبردنش جهد
تابا وطنش کنند هم عهد.نظامی.که بستان دلارام خود را بناز
ببر شادمانه سوی خانه باز.نظامی.زر بصادق بازبرد و گفت غلط کرده بودم. ( تذکرةالاولیاء عطار ). || هموار و پهن کردن. ( ناظم الاطباء ).