بر خطر

لغت نامه دهخدا

برخطر. [ ب َ خ َ طَ ] ( ص مرکب ) باخطر. خطرمند :
همگان برخطرند آنکه مقیمند وگر
ره نیابند سوی باخطران بیخطرند.ناصرخسرو.

فرهنگ فارسی

با خطر خطرمند .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم