خطرمند

لغت نامه دهخدا

خطرمند. [ خ َ طَ م َ ] ( ص مرکب ) گرانبها. قیمتی. ( از آنندراج ) :
خواسته گرچه عزیز است و خطرمند بود
بر آن خواسته ده خواسته را نیست خطر.فرخی.... لکن زاگ خطرمند باشد. ( ذخیره خوارزمشاهی ).

فرهنگ فارسی

گرانبها قیمتی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اوراکل فال اوراکل فال قهوه فال قهوه فال سنجش فال سنجش استخاره کن استخاره کن