زروانی

لغت نامه دهخدا

زروانی. [ زَ / زُ ] ( ص نسبی ) منسوب است به زروان که نام اجدادی است. ( از الانساب سمعانی ). منسوب به زروان. آیین زروان ( یکی از ادیان ایران باستان در زمان ساسانیان ). رجوع به زروان ، ماده بعد، ایران در زمان ساسانیان و مزدیسنا شود.

فرهنگ فارسی

آیین زروانی . یکی از ادیان ایران باستان که در زمان ساسانیان رواج یافت و پیروان آن زروان اکرانه را خدای بزرگ و خالق اهور مزدا و اهریمن دانند . بسیاری از نویسندگان و مورخان قرنهای ۸ - ۵ م . اسطوره ذیل را راجع به آفرینش از عقاید ایرانیان عهد ساسانی نقل کرده اند و آن متعلق به آیین زروانی است : زروان خدای نخستین در مدت ۱٠٠٠ سال قربانیها کرد تا پسری بیابد و نام او را هرمزد نهد . اما عاقبت وی درباره تاثیر قربانیها خود بشک افتاد . پس دو پسر در بطن او پدید آمدند : یکی (( هرمزد ) ) چون وی قربانی کرده بود دیگری اهریمن زیرا که وی شک کرده بود . زروان وعده داد که پادشاهی جهان را بیکی از آن دو - که زود تر بحضورش آید - عطا کند . پس اهریمن سینه پدر بشکافت و خود را بدو نمود . زروان پرسید : کیستی ? پاسخ داد : پسر توام . زروان گفت : پسرم دارای بوی خوش و نورانی است و تو ظلمانی و بد بویی . درین هنگام (( هرمزد ) ) با پیکری نورانی و معطر خویشتن بدو نمود . زروان او را بفرزندی شناخت . اهریمن وعده پدر را بخاطر او آورد . زروان پاسخ داد که سلطنت جهان را مدت ۹٠٠٠ سال باهریمن خواهد داد اما پس از انقضای مدت مزبور هرمزد تنها سلطان جهان خواهد بود .
( صفت ) منسوب به زروان پیرو آیین زروان .
منسوب است به زروان که نام اجدادی است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال رابطه فال رابطه فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال راز فال راز