تاریک تر

لغت نامه دهخدا

تاریک تر. [ ت َ ] ( ص تفضیلی ) سخت تر. سیاه تر. تیره تر :
سخن دارد از موی باریکتر
ترا دل ز آهن نه تاریک تر.فردوسی ( شاهنامه چ بروخیم ج 7 ص 1831 ).بقیصر خزر بود نزدیکتر
وزیشان بُدش روزتاریکتر.فردوسی ( ایضاً ج 6 ص 1481 ).چو تاریکتر شد شب اسفندیار
بپوشید نو جامه کارزار.فردوسی ( ایضاً ج 6 ص 1618 ).بکژّی ترا راه تاریک تر
سوی راستی راه باریک تر.فردوسی ( ایضاً ج 8 ص 2312 ).

فرهنگ فارسی

سخت تر سیاه تر .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم