لغت نامه دهخدا
خوش بود عیش با شکردهنی
ارغوان روی یاسمن بدنی.سعدی. || شیرین سخن. شکردهان. شیرین گفتار. ( یادداشت مؤلف ) :
سرو بلند بین که چه رفتار میکند
شوخ شکردهن که چه گفتار میکند.سعدی.دعات گفتم و دشنام اگر دهی سهل است
که با شکردهنان خوش بود سؤال و جواب.سعدی.و رجوع به شکردهان شود.