سوانی

لغت نامه دهخدا

سوانی. [ س َ ] ( ع اِ ) ج ِ سانیة. ( دهار ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). المثل : سیر السوانی سفر لاینقطع؛ یعنی گردش شتر آبکش سفری است که هرگز به آخر نمیرسد. ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) :
تا بود سیر سوانی در سفر دور فلک
وندر آن دوران نظیر گاو او گاو خراس.انوری.

دانشنامه عمومی

سوانی ( به عربی: السوانی ) یک شهرداری در الجزایر است که در استان تلمسان واقع شده است.
سوانی (بلژیک). شهر سوانی ( به فرانسوی: Soignies ) در شهرستان سوانی در استان انو در منطقه فدرال والوون در کشور بلژیک واقع شده است.
سوانی (شهرستان). سوانی الگو:Soignies در استان انو در منطقه فدرال والوون در کشور بلژیک واقع شده است. که دارای گویش فرانسوی است
• برن لوکمت
• اکوسین
• آنگیین '' ( ادنژان ) ''
• للوویر
• لو روئولکس
• لسین
سیی
• سوانی
سوانی (لیبی). سوانی ( به عربی: السوانی ) یک منطقهٔ مسکونی در لیبی است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم