حلوانی

لغت نامه دهخدا

حلوانی. [ ح ُ ] ( ص نسبی ) منسوب است به حلوان. ( الانساب ). رجوع به حلوان شود.
حلوانی. [ ] ( اِخ ) تیره ای از طایفه ململی هفت لنگ. ( جغرافیای سیاسی کیهان ).

فرهنگ فارسی

حلواپز، حلواگر، حلوافروش، درفارسی حلوائی
( صفت ) حلوا پز حلوا فروش قناد .
تیره ای از طایفه ململی هفت لنگ
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال تاروت فال تاروت فال چای فال چای فال فنجان فال فنجان