ذو نوسان

لغت نامه دهخدا

ذونوسان. [ ن َ وَ ] ( ع ص مرکب ) خداوند ناوش. آنکه چون ناو ایستاده بر جای جنبد.

فرهنگ فارسی

خداوند ناوش . آنکه چون ناو ایستاده بر جای جنبد .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
استخاره کن استخاره کن فال راز فال راز فال آرزو فال آرزو فال ارمنی فال ارمنی