ابن ابی الاشعث

لغت نامه دهخدا

ابن ابی الاشعث. [ اِن ُ اَ بِل ْ اَ ع َ ] ( اِخ ) ابوجعفر احمدبن محمدبن احمدبن ابی الاشعث. اصلاً ایرانی است. بموصل هجرت کرده و پس از زندگانی دراز در سال 359 هَ.ق. درگذشته است. معالجه کودکی از فرزندان ناصرالدوله موجب شهرت و منشاء ترقی و ثروت او شد. هوشی سرشار و عقلی سلیم داشت. هم واحد او علوم طبی و فلسفی بود و شاگردان بسیارتربیت کرد، یکی از پسران او محمد نام از مشاهیر اطبای عصر خویش است. تألیفات عدیده داشته و بهترین ِ کتب او کتابی است در الهیات و کتب دیگری در طب دارد ازقبیل کتاب الادویةالمفرده. کتاب الحیوان. کتاب فی الجدری و الحصبه و الحمیقاء. کتاب فی السرسام و البرسام ومداواتهما. کتاب فی القولنج. کتاب فی البرص و البهق. کتاب فی الصرع. کتاب فی الاستسقا. کتاب فی المالنخولیا. کتاب فی ظهور الدم. کتاب الغاذی و المغتذی. کتاب امراض المعدة و مداواتها. شرح کتاب الحمیاث لجالینوس.

فرهنگ فارسی

اصلا ایرانی است معالجه کودکی از فرزندان ناصرالدوله موجب شهرت اوست
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت استخاره کن استخاره کن فال تاروت فال تاروت فال چوب فال چوب