دنیسر

لغت نامه دهخدا

دنیسر. [ دُ ن َ س ِ ] ( اِخ ) گویند معرب دنیاسر، ای رأس الدنیا است ، و آن شهری است نزدیک ماردین و از آنجاست ابوحفص عمربن خضر متطبب. او راست تاریخ دنیسر. ( یادداشت مؤلف ). شهری است نزدیک ماردین بر. ( منتهی الارب ). شهر قدیم قسمت علیای بین النهرین بفاصله 20 کیلومتری جنوب غربی ماردین یکی از ریزابه های خابور، در ترکیه حالیه ، کمابیش در محل آبادی کردنشین کنونی قوچ حصار و آنجا در آغاز قرن نهم هجری از مراکز کاروانی و کشاورزی و فرهنگی بود. ( از دایرةالمعارف فارسی ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم