بغوی

لغت نامه دهخدا

بغوی. [ ب َ غ َ ] ( ص نسبی ) منسوبست به بغشور که شهری است میان هرات و سرخس ، بر غیر قیاس. ( منتهی الارب ذیل بغشور ) ( از آنندراج ). نسبت به بغشور. ( از رشیدی ). منسوب بقریه بغشور. ( ناظم الاطباء ). شخص منسوب به بغشور که آبادیی است در خراسان. لفظ مذکور مخفف بغشوری است. ( از فرهنگ نظام ). منسوبست به بغ نام شهری بخراسان میان مرو و هرات و آنرا بغشور نیز گویند. ( ابن خلکان در ترجمه فراء حسین بن معود بغوی ). منسوبست به بغو که از بلاد خراسان است بین مرو و هرات. ( سمعانی ).
بغوی. [ ب َ غ َ ] ( اِخ ) احمدبن محمد. رجوع به ابن البغوی در ریحانة الادب شود.
بغوی. [ ب َ غ َ ] ( اِخ ) حسین بن مسعودبن محمدبغوی. وی شافعی بود. کنیه اش ابومحمد و لقبش فراء و محی الدین و محی السنة. در علم فقه و تفسیر و ادبیات وحدیث و رجال و معرفت و اسامی صحابه و روایت اخبار دست داشت. او راست : 1- تفسیر القرآن. 2- التهذیب در فقه شافعی. 3- الجمع بین الصحیحین. 4- شرح السنة. 5- معالم التنزیل در تفسیر و ظاهراً این کتاب غیر از تفسیر القرآن است. 6- مصابیح السنة در حدیث و شبیه کتاب من لایحضره الفقیه ابن بابویه صدوق است که اسناد اخبار را حذف کرده و خبر را به راوی اصل که از معصوم شنیده است نسبت میدهد و تفسیر مذکور متوسط است و از تفاسیر صحابه و تابعین و مابعد ایشان نقل کرده و تاج الدین ابونصر عبدالوهاب بن محمد حسینی متوفی به 875 هَ. ق. آنرا تلخیص کرده است. بغوی با غزالی معاصر بوده و در سال پانصد و ده یا یازده یا شانزده هَ. ق. در مرورود وفات یافت و زادگاهش شهر بغ یا بغشور مابین مرو و سرخس و هرات بوده و در مقام نسبت بدانجا بغوی گفتن شاذ و مخالف قیاس است. ( از ریحانة الادب ). و رجوع به نامه دانشوران ج 4 و لغات تاریخیه و جغرافیه وحبیب السیر ج 2 و تاریخ الخلفا ذیل محی السنه و اعلام زرکلی و انجمن آرا و معجم المطبوعات و مآخذ آن شود.
بغوی. [ ب َ غ َ ] ( اِخ ) عبداﷲبن محمدبن عبدالعزیز مکنی به ابوالقاسم. از محدثان عامه عراق بود و از احمدبن حنبل و ابن المدینی و مشایخ مسلم و بخاری روایت کرد و عمری دراز نمود بحدی که کتاب المسند و کتاب معجم صغیر و کتاب معجم کبیر در صحابه و کتاب السنن علی مذهب الفقها. ( بنا بنقل ابن الندیم ) از تألیفات اوست و در سال 317 هَ. ق. در یکصد و سه سالگی درگذشت. ( از ریحانة الادب ). و رجوع به ابن الندیم شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به بغ یا بغشور از مردم بغ یا بغشور .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بغوی (ابهام زدایی). بغوی ممکن است اسم برای اشخاص ذیل باشد: • فراء بغوی، بَغَوی فَرّاء، ابومحمد حسین بن مسعود، مفسر ، محدّث و فقیه شافعی سده پنجم و اوایل سده ششم• عبدالله بن محمد بغوی، بَغوی، ابوالقاسم عبدالله بن محمد بن عبدالعزیز، محدث بغدادی مشهور به ابن بنت مَنیع، در قرن سوم و چهارم• علی بن عبدالعزیز بغوی، بَغَوی، ابوالحسن علی بن عبدالعزیزبن مرزبان بن سابور، محدث و لغوی سده سوم
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال ابجد فال ابجد فال تک نیت فال تک نیت فال انگلیسی فال انگلیسی