لغت نامه دهخدا
دو بادام سیه هر سو میفکن در نظربازی
نگه دارش که روزی بر سر تابوتم اندازی.( آنندراج ). || کنایه از چشم معشوق باشد. جامی گوید :
چشم تو جادوست یا آهوست یا صیاد خلق
یا دو بادام سیه یا نرگس شهلاست این ؟( آنندراج ).در غیاث بهمین معنی بادام سیه آمده است. رجوع به بادام سیه شود.