بادام سیه

لغت نامه دهخدا

بادام سیه. [ م ِ ی َه ْ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مخفف بادام سیاه. بادامهائی که بر تابوت مرده اندازند. ( غیاث ). رجوع به بادام سیاه شود. || کنایه ازچشم محبوب باشد. ( غیاث ). رجوع به بادام سیاه شود.

فرهنگ فارسی

کنایه از چشم محبوب
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال آرزو فال آرزو فال راز فال راز فال ماهجونگ فال ماهجونگ