سائقه

لغت نامه دهخدا

( سائقة ) سائقة. [ ءِ ق َ ] ( ع ص ) تأنیث سائق. رجوع به سائق شود.

فرهنگ عمید

= سایق

فرهنگ فارسی

( اسم ) مونث سایق سوق دهنده راننده محرک جمع سایقات .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم