خرم گشتن

لغت نامه دهخدا

خرم گشتن. [ خ ُرْ رَ گ َ ت َ ]( مص مرکب ) شاد شدن. خشنود شدن. خرم شدن : خبر ببهرام رسیده بود کی اپرویز را در دیری پیچیده اند و او خرم گشته بود. ( فارسنامه ابن بلخی ص 101 ).

فرهنگ فارسی

شاد شدن خشنود شدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اوراکل فال اوراکل فال شمع فال شمع فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال سنجش فال سنجش