بی زینهار

لغت نامه دهخدا

بی زینهار. ( ص مرکب ) ( از:بی + زینهار ) بی زنهار. بی امان. بی پناه :
آهویی را کرد صیادی شکار
اندر آخر کردش او بی زینهار.مولوی.|| بی خوف و خدانترس. || که در آن امان و امنیت نیست. رجوع به زینهار شود.

فرهنگ فارسی

بی زنهار بی امان ٠ بی پناه ٠ یا بی خوف و خدا نترس ٠ یا که در آن امان و امنیت نیست ٠
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم