بی زینهار. ( ص مرکب ) ( از:بی + زینهار ) بی زنهار. بی امان. بی پناه : آهویی را کرد صیادی شکار اندر آخر کردش او بی زینهار.مولوی.|| بی خوف و خدانترس. || که در آن امان و امنیت نیست. رجوع به زینهار شود.
فرهنگ فارسی
بی زنهار بی امان ٠ بی پناه ٠ یا بی خوف و خدا نترس ٠ یا که در آن امان و امنیت نیست ٠