تمیز مجعولات

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] جمعی از علمای حدیث، به نقادی احادیث پرداخته و قواعدی برای تشخیص حدیث صحیح از سقیم، وضع نمودند.
این قواعد که به مصطلح الحدیث نام نهاده شد، به ضمیمه علم معرفة الرجال، مفتاح نقد الحدیث و دانستن آن، اولین شرط تمیز احادیث صادره از مجعولات محسوب می شود.البته دو رکن دیگر در این فن (یعنی تشخیص از سقیم) جزو قواعد اساسی علم الحدیث می باشد:
← لغت و قواعد عربی
دیگر از مهم ترین شرایط صحت حدیث، عدم مخالفت با عقل است؛ زیرا عقل، رسول باطن و مهم ترین حجت خداوند است که به وسیله آن، شناسایی خدا و راستی و درستی پیغمبران هویدا می گردد.
← مخالف نبودن با عقل
۱. ↑ کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۲.
...

جمله سازی با تمیز مجعولات

گروهى به تاريخ نقلى به شدت بدبين اند؛ تمام را مجعولات ناقلان مى دانند كه براساس اغراض و اهداف شخصى يا تعصبات ملى و مذهبى و قومى و يا وابستگى هاىاجتماعى در نقل حوادث كم و زياد و جعل و قلب و تحريف كرده اند و تاريخ را آن چنان كهخود خواسته اند شكل داده اند. حتى افرادى كه اخلاقا ازجعل و قلب عمدى امتناع داشته اند در نقل حوادث، (انتخاب ) بهعمل آورده اند يعنى همواره چيزهايى را نقل كرده اند كه با اهداف و عقايد خودشانناسازگار نبوده است و از نقل حوادثى كه بر خلاف عقايد و احساساتشان بوده خوددارىنموده اند. اينها هر چند در نقل حوادث تاريخى چيزى از خود نيفزوده اند و ماده جعلىاضافه نكرده اند اما با انتخابهاى دلخواهانه خود، تاريخ را آن چنان كه خود خواسته اند(صورت ) بخشيده اند يك حادثه يا يك شخصيت آنگاه دقيقاقابل بررسى و تحليل است كه تمام آنچه مربوط به اوست در اختيار محقق قرار گيرد واگر بعضى به او ارائه شود و بعضى كتمان گردد، چهره واقعى پنهان مى ماند و چهرهاى ديگر نمايان مى گردد.
خبر صحيح آن اين است كه خداوند تعالى خارج فرمود از پشت آدم ذرّيه او رامثل ذر و پر كرد افق را و آنها را سه قسم فرمود؛ بعضى نور بدون ظلمت و آنهابرگزيدگان و پاكان از گناه از اولاد آدم بودند و بعضى ظلمت بدون نور و آنها كفارندكه هيچ طاعتى ندارند. و بعضى نور و ظلمت و آنهااهل طاعت و معصيت اند از مؤ منين و غرض از اخراج ذريه آدم به صورت مزبور، براى اينبود كه خداوند خواست به آدم، كثرت نسل او را بشناساند و قدرت و سلطنت و عجايب خلقتخود را و آنچه را كه بعد واقع مى شودبه او بفهماند و اما اخبارى كه در آنهاست فرمودهحق تعالى:(الست بربكم ) تا آخر وجواب آنها پس ‍ اخبار آحاد است و اعتبارى به آنها نيستبلكه مى فرمايد از مجعولات است.
جهتش هم اين است كه همه اينها هر چه باشد آثار مجعولات خداى تعالى است، خداست كهآنها را خلق كرده و داراى اثر قرار داده، البتهجعل در مثالهاى مذكور جعل با واسطه است يعنى خدا خلق كرده اما با دست بشر.
آنان همچنين احاديثى در مدح و ستايش امويان كه هميشه با اسلام سرستيز داشتند جعل كردند و فضايل دروغينى به آنان نسبت دادند. اين شبكه ويرانگر به همين مقدار اكتفانكرد، بلكه اخبارى در زمينه احكام اسلامى جعل كردند و متاءسفانه اين مجعولات بهكتابهاى صحاح و سنن نيز راه يافت و بخشى از شريعت اسلامى گشت و مصنفان كتب،متوجه جعلى بودن آنها نگشتند.
و از ايـنجا چنين به نظر مى رسد كه بعضى از روايات غير معروف اسلامى كه اسحاق راذبيح معرفى مى كند تحت تاءثير روايات اسرائيلى است و احتمالا از مجعولات يهود است،يـهـود چـون از دودمـان اسـحـاق بـودنـد مايل بودند اين افتخار را براى خود ثبت كنند و ازمسلمانان كه پيامبرشان زاده اسماعيل بود سلب كنند، هر چند از طريق انكار واقعيات باشد!
بر فرض هم رواياتى اين چنين وجود داشته باشند، آيا مى توانند با رواياتى كه دررابطه با مهدى اهل بيت عليهم السّلام صادر شده اند معارضه كنند؟ و آيا گمان نمى رودكه از مجعولات و موضوعات بنى عباس باشد، چنانكه بعضى از آنها اسم مهدى را روىفرزندان خود مى گذاشتند تا از اين طريق ذهن مردم را منحرف نموده و به سوى خود جلبنمايند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشقی فال عشقی فال چای فال چای استخاره کن استخاره کن فال عشق فال عشق