لغت نامه دهخدا
آزاده شودجان من بیدل ازین غم
هرگه بلبان را به لبانت برسانی.سیفی.|| برخی آنرا به معنی انغوزه دانند. ( از غیاث اللغات ) ( از آنندراج ).
بلبان.[ ] ( اِخ ) ابن محمد المنصور، از شاهان ارمینیه درقرن هفتم هَ. ق. رجوع به عزالدین ( بلبان... ) شود.