کله نگار

لغت نامه دهخدا

کله نگار. [ ک ِل ْ ل َ / ل ِ ن ِ ] ( نف مرکب ) کنایه از فراش نوشته اند. ( آنندراج ). فراش و آنکه فرش و بساط می گستراند. ( ناظم الاطباء ) :
فرمان صدور یافت که آیین دلفریب
پیدا کنند کله نگاران پرهنر.بدر چاچی ( از آنندراج ).

فرهنگ عمید

۱. نگارندۀ کله.
۲. [مجاز] فراش.
۳. پرده دار.

فرهنگ فارسی

( صفت ) فراش : ( فرمان صدور یافت که آیین دلفریب پیدا کنند کله نگاران پرهنر ) .
کنایه از فراش نوشته اند.فراش و آنکه فرش و بساط می گستراند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال فنجان فال فنجان فال راز فال راز فال پی ام سی فال پی ام سی