لعل شدن

لغت نامه دهخدا

لعل شدن. [ ل َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) سرخ گشتن. برنگ لعل درآمدن :
برادر جهان بین من سی وهشت
که از خونشان لعل شد خاک دشت.فردوسی.ای حمیرا اندر آتش نه تو نعل
تا ز نعل تو شود این کوه لعل.مولوی.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) برنگ لعل در آمدن سرخ شدن : ای حمیرا . اندر آتش نه تو لعل تاز نعل تو شود این کوه نعل . ( مثنوی لغ. )
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم