علی ارزو

لغت نامه دهخدا

( علی آرزو ) علی آرزو. [ ع َ ی ِ رِ ] ( اِخ ) ابن حسام الدین گوالیری اکبرآبادی ( علی خان... یا علی شاه... )، لقب او حسام الدین بود، و نسب او از جانب پدر به علامه کمال الدین دهلوی و از سوی مادر به شیخ محمد الغوث گوالیری میرسد. تولد او در سال 1101 هَ. ق. در گوالیار هند بود ودر سال 1130 هَ. ق. به دهلی آمد و در محضر بسیاری از بزرگان و امیران حاضر شد. و چون دولت تیموریان به سر آمد وی به فیض آباد رفت. و سپس به لکنهور رفته و در بیست وسوم ربیعالثانی سال 1169 هَ. ق. در آنجا درگذشت. او راست : 1- چراغ هدایت. 2- خیابان ، که شرح گلستان سعدی است. 3- سراج اللغة. 4- العطیة الکبری ، درفن بیان. 5- مجمع النفائس ، در طبقات شعرای فرس. 6- مصطلحات الشعراء الحدیثة. 7- الموهبة العظمی ، در فن معانی. ( از مقدمه فرهنگ چراغ هدایت نوشته محمد دبیرسیاقی ). و نیز رجوع به آرزو و به کتب ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 59 و ایضاح المکنون بغدادی ج 1 ص 327.

فرهنگ فارسی

( علی آرزو ) ابن حسام الدین گوالیری اکبر آبادی لقب او حسام الدین بود نسب او از جانب پدر به علامه کمال الدین دهلوی و از سوی مادر به شیخ محمد الغوث گوالیری میرسد تولد او در سال ۱۱٠۱ قمری در گوالیار هند بود و در سال ۱۱۳٠ قمری به دهلی آمد و در محضر بسیاری از بزرگان و امیران حاضر شد و چون دولت تیموریان بسر آمد وی به فیض آباد رفت و سپس به لکنهو رفته و در بیست و سوم ربیع الثانی سال ۱۱۶۹ قمری در آنجا درگذشت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال انبیا فال انبیا فال تاروت فال تاروت فال ابجد فال ابجد