شمع ریختن

لغت نامه دهخدا

شمع ریختن. [ ش َ ت َ ] ( مص مرکب ) ساختن شمع. ( از آنندراج ) :
چشم مخمور ترا تا دیده نرگس از قلم
شمع می ریزد که بر بالین بیمار آورد.محسن تأثیر ( از آنندراج ).رجوع به شمعریز شود.

فرهنگ فارسی

ساختن شمع
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم