سپهر استان

لغت نامه دهخدا

( سپهرآستان ) سپهرآستان. [ س ِ پ ِ ] ( ص مرکب ) از القاب پادشاهان بزرگ است یعنی پادشاهی که آستان وی مانند سپهر است. ( ناظم الاطباء ). کنایه از ملوک. ( آنندراج ) :
خدایگان سپهرآستان نکو داند
که در جهان سخن بنده بی نظر افتاد.خاقانی.لافند مادران گهر در مزاج صلح
کاین صلح ما ز میر سپهرآستان ماست.خاقانی ( دیوان چ عبدالرسولی ص 80 ).

فرهنگ فارسی

( سپهر آستان ) از القاب پادشاهان بزرگ است یعنی پادشاهی که آستان وی مانند سپهر است کنایه از ملوک
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال تماس فال تماس فال تاروت فال تاروت فال ابجد فال ابجد