سر اوری

لغت نامه دهخدا

( سرآوری ) سرآوری. [ س َ وَ ] ( حامص مرکب ) گرد آوری. ( آنندراج ) ( غیاث ). نگهبانی :
اگر بجاست دل اعضا همه بجای خودند
کند سرآوری گله را شبان تنها.نعمت خان عالی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

( سر آوری ) گرد آوری نگهبانی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال تک نیت فال تک نیت فال انبیا فال انبیا فال ای چینگ فال ای چینگ