زانو زنان

لغت نامه دهخدا

زانوزنان. [ زَ ] ( ق مرکب ) در حال زانو زدن :
یکی اسپهی هم چو صبح امید
مزین به زین وقطاس سفید
گرفتش به رسم غلامان عنان
کشیدش بدستورزانوزنان.ملا عبداﷲ هاتفی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

در حال زانو زدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ابجد فال ابجد فال نخود فال نخود فال تک نیت فال تک نیت فال ماهجونگ فال ماهجونگ