انجام پذیرفتن

لغت نامه دهخدا

انجام پذیرفتن. [ اَ پ َ رُ ت َ ] ( مص مرکب ) بپایان آمدن. خاتمه یافتن. امکان یافتن : چون امور عالم... و مواد مشوشات ضمایر خلایق انجام پذیرفت. ( جهانگشای جوینی ).
هرچه آغاز ندارد نپذیرد انجام.حافظ.

فرهنگ فارسی

به پایان آمدن ٠ خاتمه یافتن امکان یافتن ٠
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم